◄ 10 هواپیمای مسافربری بزرگ در جهان
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۷۶۹۴
تین نیوز
بزرگترین هواپیمای مسافربری تاریخ دیگر در مدار تولید قرار ندارد.
به گزارش تین نیوز ، 10 هواپیمای مسافربری بزرگ جهان می توانند صدها مسافر را در عرض چند ساعت از یک طرف جهان به سمت دیگر منتقل کنند. در حالی که بزرگترین جامبو جت های تاریخ از مدار تولید خارج شده اند.
10. بوئینگ 757بوئینگ 300 _ 757 بزرگترین سری از این نوع هواپیماست که 243 مسافر را در دو کلاس مسافری جابجا می کند و توانایی جابجایی 295 مسافر را در یک کلاس دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توسعه این پرنده به همراه بوئینگ 767 به موفقیتی فوری دست یافت. با این حال، فروش بوئینگ 757 در دهه اول قرن 21 کاهش یافت و کمپانی بوئینگ تصمیم گرفت آن را ارتقا ندهد و به جای آن، سری های جدید بوئینگ MAX 737 را ارائه داد.
اکثر سری های 757 در جهان بازنشسته شده اند، اما بوئینگ 300 _ 757 همچنان به پرواز خود در بسیاری از شرکت های هواپیمایی ادامه می دهد.
9. بوئینگ 767بوئینگ 767، برد بیشتری نسبت به بوئینگ 757 دارد، اما تعداد مسافر مشابهی را جابجا می کند. بزرگترین سری از این پرنده، بوینگ 767 _ 400ER بوده که دارای 296 صندلی در دو کلاس مسافری و همچنین 375 صندلی در حالت تک کلاس است.
کمپانی بوئینگ در اوایل دهه 2010، فروش نسخه های مسافربری بوئینگ 767 را متوقف و بوئینگ 787 Dreamliner را جایگزین کرد. با این حال، همچنان تعداد زیادی هواپیمای بوئینگ 767 در ناوگان خطوط هوایی جهان باقی مانده اند، اگر چه تعداد آنها به طور پیوسته در حال افزایش است.
8. ایرباس A330در سال 1994، کمپانی ایرباس هواپیمای ایرباس A330 را به عنوان مدل توسعه یافته ایرباس A300 و A310 روانه بازار کرد.
در اواخر سال 2010، خانواده ایرباس A330 با موتورهای جدید ارتقا یافت و با نام ایرباس A330 neo معرفی شد. بزرگترین عضو این خانواده ایرباس 900 _ A330 است که می تواند بین 260 تا 300 مسافر را در چند کلاس مسافری و حداکثر تا سقف 460 مسافر را در تک کلاس جابجا کند.
7. ایلیوشین 96
هواپیمای ایلیوشین 96 تنها هواپیمای پهن پیکر تولید شده در روسیه است. تاکنون تعداد کمی از این پرنده ساخته شده اند، اما تلاش هایی برای افزایش تولید این پرنده صورت گرفته است.
بزرگترین سری این جت مسافری، ایلیوشین Il-96-400 است که بین 315 تا 386 مسافر را در چند کلاس مسافری و تا سقف 436 مسافر را در تک کلاس جابجا می کند.
تنها شرکت هواپیمایی که در سال 2022 از ایلیوشین Il-96 استفاده کرد، Cubana de Aviación کوبا بود. قرار بر این است که تا سال 2030، 12 فروند هواپیمای جدید و بازسازی شده ایلیوشین سری 96 به اپراتورهای تجاری تحویل داده شود.
6. بوئینگ 787 Dreamlinerدر سال 2011، بوئینگ 787 دریم لاینر که به عنوان جایگزین بوئینگ 767 معرفی شد. بزرگترین سری این پرنده، بوئینگ 787 Dreamliner معمولا 330 را نفر را در دو کلاس مسافری جابجا می کند. در بالاترین حد، این مدل بوئینگ دریم لاینر توانایی حمل 440 مسافر را دارد.
استفاده از متریال مدرن و تکنیک های پیشرفته در ساخت این هواپیما بسیار کارآمد بود، به طوری که در مدت ده سال گذشته 1000 فروند بوئینگ 787 دریم لاینر تحویل شرکت های هواپیمایی شده است.
5. ایرباس A340هواپیمای ایرباس A340، نخستین هواپیمای دوربرد و اولین کوادجت کمپانی ایرباس بود که در سال 1994 در کنار ایرباس A330 معرفی شد. بزرگترین سری ایرباس A340 معمولا بین 320 تا 370 مسافر دارد و حداکثر 440 نفر را حمل می کند.
تعداد بسیار کمی ایرباس A340 در جهان همچنان فعال هستند، زیرا اکثر شرکت های هواپیمایی به جت هایی مانند ایرباس A350 و بوئینگ 777 روی آورده اند.
4. ایرباس A350 XWB
ایرباس A350 XWB یک هواپیمای مسافری مدرن و پیشرفته است که برای رقابت با بوئینگ 787 دریم لاینر ساخته شده است. ایرباس A350 _ 1000، بزرگترین سری از این مدل هواپیماست که معمولا بین 350 تا 410 مسافر را حمل می کند و گنجایش جابجایی مسافر تا سقف 480 نفر را دارد.
در حال حاضر تعدادکمی ایرباس A350-1000 در حال پرواز هستند، زیرا این هواپیما در سال 2018 وارد مدار تولید شد و چندان محبوب نبود. سری کوچکتر آن، ایرباس A350-900، سفارشات بیشتری را دریافت کرد و تا اواخر سال 2022، تعداد 500 فروند از این سری تولید شد.
3. بوئینگ 777
هواپیمای بوئینگ 777 اولین جت دو موتوره دوربرد جهان است که انواع مختلفی داشته و حدود 300 مسافر را جابجا می کند. با این حال، در سال 2020، کمپانی بوئینگ خانواده جدید تحت عنوان بوئینگ 777x را روانه بازار کرد.
بوئینگ 9_777 بزرگترین سری این پرنده است که "مینی جامبو" نامیده می شود، زیرا تقریبا به اندازه جت افسانه ای بوئینگ 747 است. این مدل، برای جابجایی 349 تا 426 نفر در پیکربندی های معمولی طراحی شده است و می تواند بسیاری از صندلی های را در چینش اقتصادی جای دهد.
اولین 777-9 تا سال 2025 تحویل داده نخواهد شد و 777-8 کوچکتر ممکن است حتی دیرتر عرضه شود.
2. بوئینگ 747
بوئینگ 747 که ملکه آسمان ها لقب گرفته، یکی از شناخته شده ترین هواپیماهای جهان است. این اولین هواپیمای پهن پیکری است که تاکنون شناخته شده و یکی از معدود ترین هواپیماهای جهان با دو عرشه است.
بیشترین سری تولید شده از این پرنده بوئینگ 400_747 است که در دهه 1980 معرفی شد و می تواند حدود 416 مسافر را در سه کلاس مسافری و تا 600 مسافر را در یک کلاس جابجا کند.
آخرین سری این پرنده خاطره انگیز، بوئینگ 800_747 است و به طور معمول بین 364 تا 467 مسافر را حمل می کند. این هواپیما عموما چندان محبوب نبود و فقط 84 فروند از آن تولید شد.
1. ایرباس A380ایرباس A380 بزرگترین هواپیمای مسافربری جهان است که تاکنون ساخته شده، این پرنده دو طبقه توسط کمپانی ایرباس برای رقابت با بوئینگ 747 روانه بازار شد.
ایرباس A380 معمولا 575 مسافر را جابجا می کند و می تواند تا سقف 853 نفر را در پیکر بندی کاملا اقتصادی جای دهد. تقریبا یک سوم سوپر جامبوهای جهان در اختیار ناوگان هواپیمایی امارات هستند و بین 484 تا 489 صندلی دارند.
آیا هواپیمایی بزرگتر از ایرباس A380 تولید خواهد شد؟هواپیمایی که امروزه با نام ایرباس A380 شناخته می شود، در ابتدا A380-800 بود که به کوچکترین عضو این خانواده لقب داشت. حتی مدل بزرگتری تحت عنوان A380-900 نیز در برنامه ساخت بود که ظرفیت حمل 100 مسافر اضافی را داشته باشد.
این ایده زمانی کنار گذاشته شد که ایرباس A380-800 آنچنان که کمپانی ایرباس انتظار داشت سفارش دریافت نکرد. سپس، در سال 2017، این شرکت A380 plus را پیشنهاد داد که با طراحی مجدد داخلی بتواند تا 80 مسافر اضافی را جابجا کند.
اما این مدل هم وارد خط تولید نشد و همچنان A380-800 بزرگترین هواپیمای مسافری جهان است زیرا هیچ شرکتی برنامه ای برای ساخت هواپیمای بزرگتر اعلام نکرده است.
* ترجمه شده در گروه هوایی تین نیوز
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: تین نیوز جهان بوئینگ بوئینگ 767 بوئینگ MAX 737 کمپانی بوئینگ ایرباس A330 روسیه ایرباس A340 ایرباس A350 بوئینگ 777 رقابت بوئینگ 777 بوئینگ 777x بوئینگ 747 بوئینگ 747 ایرباس A380 ایرباس A380 هواپیمای مسافربری بوئینگ 777 شرکت های هواپیمایی بوئینگ 747 کمپانی ایرباس ایرباس A380 ایرباس A330 کمپانی بوئینگ بزرگترین هواپیمای مسافربری بزرگترین هواپیمای جهان ایرباس A340 ایلیوشین 96 هواپیمای مسافربری کمپانی ایرباس کلاس مسافری بزرگترین سری دریم لاینر ساخته شده ایرباس A330 ایرباس A340 ایرباس A350 ایرباس A380 بوئینگ 747 بوئینگ 767 بوئینگ 787 بوئینگ 777 معرفی شد تولید شد تا سقف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۷۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرالزمان شمالی چگونه اتفاق میافتد؟ علائم آن چیست؟ (+عکس)
«راگناروک» یا پیشگویی «غروب خدایان» امروزه به یک وسیله داستانسرایی محبوب تبدیل شده است؛ در این پیشگویی بیشتر خدایان مردمان نورس (فرهنگ اسکاندیناوی و شمال اروپا پیش از ورود مسیحیت) قرار است بمیرند. از این داستان بارها اقتباس شده (از مارول تا نتفلیکس)، اما کمتر کسی جزئیات واقعی آخرالزمان نورس را میداند.
به گزارش فرادید، واژه راگناروک (Ragnarök) در زبان اسکاندیناوی باستان به معنای «فرجام خدایان» است. برخلاف داستانهای دیگر اساطیر نورس، این داستان اعمال درست یا نادرست خدایان را بازگو نمیکند، در عوض، یک پیشگویی در مورد چگونگی پایان جهان است.
به نظر میرسد این پیشگویی در سطح جهانی شناخته شده است. در یک روایت، اودین (خدای شمالی) از غولی به نام وافترودنیر در مورد آنچه در سرنوشت انسانها رخ خواهد داد، سوال میکند. غول جزئیات این پیشگویی را بازگو میکند. در داستانی دیگر، اودین که به شکل شخصی به نام «های» مجسم شده، به یک پادشاه فانی درباره وقایع آخرالزمان میگوید.
راگناروک شرح چیزهایی است که هنوز اتفاق نیفتادهاند، حداقل از دیدگاه اودین. اما به نظر میرسد تردیدی نیست که اودین میتواند مسیر سرنوشت را تغییر دهد. در اساطیر نورس، سرنوشت را نورنها نوشتهاند که در واقع در اسطورهشناسی اسکاندیناوی همان «سرنوشتها» هستند.
تصویرسازی از نورنها؛ ۱۹۰۱سه «سرنوشت» اصلی سه خواهری هستند که در پای ایگدراسیل، درخت جهانی در مرکز کیهان نورس زندگی میکنند. بزرگترین آنها Urd نام دارد، به معنای «آنچه زمانی بود». این کلمه هم به معنای سرنوشت و هم به معنای مرگ به کار میرفت. خواهر وسطی وِرداندی نام دارد به معنای «به وجود آمدن». کوچکترین آنها Skuld نام دارد به معنای «آنچه باید باشد».
پیشگویی راگناروک همانطور که امروز میشناسیم در سه شعر به نام ادای منظوم، مجموعهای از داستانهای گردآوری شده در قرن سیزدهم و در ادای منثور نوشته یک مسیحی-ایسلندی به نام اسنوری استِرلوسون در قرن سیزدهم، ثبت شده است. در حالی که این روایات درباره بسیاری از جزئیات توافق دارند، تفاوتهای کلیدی نیز وجود دارد.
اهداف راگناروکهودر در حال کشتن بالدر، اثر جیکوب سیگوردسون، ۱۷۶۶-۱۷۶۵
راگناروک بی مقدمه اتفاق نمیافتد. مجموعهای از رویدادها شرایط پیشنیاز راگناروک را ایجاد میکنند. با نگاه به این وقایع میتوان گفت خدایان سرنوشت خود را کاشتهاند.
همه چیز با لوکی آغاز میشود، غولی که به دلیل پیمان برادری خونی که با اودین بسته، اجازه دارد در آسگارد میان خدایان زندگی کند. اما با اینکه لوکی اغلب همپیمان خدایان است، آنها هنوز به او اعتماد ندارند. این نمونهای از این واقعیت است که وقتی خدایان فهمیدند لوکی سه فرزند از غول زن آنگربودا دارد، نتیجه گرفتند فرزندان چنین والدین هیولایی نباید آزادانه پرسه بزنند.
خدایان، هر یک از فرزندان لوکی و آنگربودا را جایی قرار دادند که به گمان آنها کمترین آسیب را خواهند زد. اولی، گرگ بزرگ فِنریر، فریب خورد و برای ابد به صخرهای زنجیر شد. دومی، ماری به نام جورمونگاندر به آبهای اطراف میدگارد (دنیای انسانها) پرتاب شد. آنجا او به اندازهای بزرگ شد که میتوانست تمام دنیا را محاصره کند. سومی یک غول زن نیمهزنده و نیمهمرده به نام هِل تبعید شد تا فرمانروای جهان اموات در نیفلهایم شود که به افتخار او به هلهایم معروف شد.
شاید لوکی به دلیل همین رفتار با فرزندانش تصمیم گرفت بالدِر، پسر اودین از همسرش فریگ و زیباترین و محبوبترین خدایان را بکشد. فریگ که نگران امنیت پسرش بود، قول داد آنها هرگز به پسرش صدمه نخواهند زد. این امر او را شکستناپذیر کرد.
اما لوکی موفق شد بفهمد فریگ فراموش کرده از گیاه داروش متواضع قول بگیرد. او یک دارت از داروش میسازد و برادر نابینای بالدر به نام هودر را متقاعد میکند که در بخشی از بازی، دارت را به سمت او پرتاب کند. بالدر فوراً میمیرد و روحش به هلهایم میرود. با وجود التماس خدایان، هِل او را آزاد نمیکند.
خدایان هودر را به خاطر نقشی که در مرگ بالدر داشته میکشند و هودر در هلهایم به برادرش میپیوندد. خدایان نیز توافق خود را با لوکی میشکنند و او را برای ابد به صخرهای زنجیر میکنند. یک مار سمی روی سرش آویزان است تا زهر دردناکی را روی بدنش بچکاند.
همسرش سیگین میکوشد با گرفتن یک کاسه زیر سم از او در برابر بدترین اتفاقات محافظت کند، اما هر چند وقت یکبار به ناچار باید آنجا را ترک کند تا کاسه را خالی کند. دردی که لوکی احساس میکند سبب ایجاد زمینلرزه در سراسر جهان میشود.
اینها پیششرطهای راگناروک هستند. خدایان لوکی و فرزندان خطرناک او را زندانی کردهاند، اما این موجودات قدرتمند را دشمن خود ساختهاند.
علائم آخرالزمان اسطورههای شمالیاسکول، اثر لوئیس، ۱۹۲۹
وقتی زمان وقوع راگناروک فرا برسد، با یک سری علامتها و رویدادها خبر داده میشود. سه خروس اولین موجوداتی هستند که اینها را میشناسند و خدایان، غولها و مردگان را آگاه میکنند.
خروسی به نام فیالار به غولهای جاتونهایم، سرزمین مادری آنها خبر میدهد. خروس گولینکامبی به آسگارد، قلمرو خدایان خواهد رفت. خروس قرمز دیگری مردگان هلهایم را از نشانهها آگاه میکند.
نشانههایی که در دنیای انسانها دیده میشود با زمستانی سختتر از زمستانهای گذشته آغاز میشود یعنی سه زمستان بدون تابستان. سختیهای ناشی از این اتفاق، قوانین و اخلاق بشر را از بین میبرد. بشریت دچار هرج و مرج و جنگ میشود، و برادر برادر را، پدر پسر را و پسر پدر را میکشد.
دو گرگ بزرگ به نامهای اسکول و هاتی که برای ابدیت در تعقیب خورشید و ماه بودهاند، عاقبت طعمه خود را میگیرند و میبلعند و جهان در تاریکی فرو میرود. درخت بزرگ Yggdrasil نیز با زلزلهها به لرزه میافتد، زلزلههایی چنان قوی که سبب ریزش کوهها میشوند. این زلزلهها به قدری قوی هستند که میتوانند زندانهایی که لوکی و فرزندانش در آن اسیر شدند را هم بشکنند.
هیولاهای آزاد شدهغروب خدایان، اثر سی. ای. براک
نیروی عظیمی متشکل از غولها و هیولاها، ارتشی را برای مقابله با خدایان شکل میدهند. گنبد زمین شکافته خواهد شد و شکافی در سدی ایجاد خواهد شد که ماسپلهایم (دنیای آتش) را از بقیه جهان جدا خواهد کرد. غول بزرگ آتش Surtr منتظر این لحظه بوده و غولهای آتش را به دنیای دیگر هدایت خواهد کرد. او بسیاری از جهان را با شمشیر شعلهورش به آتش خواهد کشید.
لوکی غل و زنجیرش را شکسته و به هلهایم خواهد رفت تا با دخترش ملاقات کند. آنجا زمینلرزهها کشتی نگلفر را که از ناخنهای دست و پای مردگان ساخته شده، به لرزه درمیآورند. لوکی، هل، سگ نگهبانش گارم و ارتشی از مردگان، این کشتی را به سمت آسگارد حرکت خواهند داد.
جورمونگاندر از آبهای اطراف میدگارد ظاهر میشود و با حرکت بدن بزرگش، امواج جزر و مدی ایجاد میکند. او سمی کشنده روی زمین و هوا پرتاب خواهد کرد. فنریر غل و زنجیر خود را میشکند و به سراسر جهان هجوم میبرد و هر چیزی را که در برابر او قرار داشته باشد میبلعد.
این نیروها در آسگارد جمع میشوند و در میدان نبردی به نام ویگریدر با خدایان ملاقات میکنند. هایمدال، نگهبان آسگارد، با دمیدن شاخ، آمدن نیروهای غولپیکر را اعلام میکند. اودین ارتش خود را فرا میخواند، ارتشی از مردگان شجاع و دلاور که در والهالا زندگی میکنند. بالدر و هودر از هلهایم آزاد میشوند و به ارتش خدایان ملحق میشوند.
نبرد آخرالزماننبرد راگناروک، اثر جورج هَند رایت، ۱۹۰۲
نبرد برای هیچ کس خوب پیش نخواهد رفت، اما اودین که رهبری این حمله را بر عهده دارد، جزو نخستین کسانی است که جانش را از دست میدهد. گرگ بزرگ فنریر او را میخورد. اما اندکی بعد، یکی از پسران اودین به نام ویدار، فنریر را میکشد. او چکمههای جادویی دارد که به او اجازه میدهد بدون بلعیده شدن در دهان گرگ بایستد، بنابراین او به مغز فنریر خنجر میزند.
ثور با جورمونگاندر مبارزه خواهد کرد. در حالی که ثور جورمونگاندر مار را با چکش خود میکشد، مار آنقدر سم به سمت ثور پرتاب میکند که او نیز چند لحظه پس از پیروزی خود میمیرد. خدای وانیر، فریر و غول آتش، سورت، برای نابودی متقابل خود مبارزه خواهند کرد، همچنین لوکی و هایمدال و هل، گارم و خدای ترای.
سرنوشت همه خدایان به ما گفته نشده، اما احتمالاً همه آنها درگیر نبردهای مشابهی بودند که منجر به نابودی متقابشان میشد. روشن نیست نقش الهههای زن در این نبرد چه بوده است، چون به ما گفته نشده که آنها اسلحه به دست گرفتهاند یا فرار کردهاند.
یک روایت میگوید Njord، یکی از خدایان وانیر که میان Aesir زندگی میکرد، در سرنوشت انسانها به سرزمین وانیر خود بازخواهد گشت. روشن نیست این بازگشت برای فرار بوده یا برای جمعآوری نیروهای وانیر برای پیوستن به خدایان در مبارزه. دومی محتمل است، چون پسرش فریر مبارزه میکند و میمیرد.
در پایان، نبرد موجب ویرانی غیرقابلباوری میشود و جهان مسموم و به آتش کشیده میشود.
پیامدهای نبردبه نظر میرسد روایتهای قدیمیتر راگناروک با نابودی همه چیز پایان مییابند. اما اسنوری استورلوسون میگوید دنیای جدیدی از خاکسترهای قدیمی پدیدار میشود.
او میگوید چندین خدا زنده میمانند که بیشتر آنها از نسل جوان هستند. او پسر اودین به نام ویدار و دو پسر ثور به نامهای مادی و ماگنی را که زنده ماندهاند و چکش پدرشان را به ارث بردهاند، فهرست میکند. بالدر و هودر نیز که از سرزمین مردگان بازگشتهاند زنده میمانند.
راگناروک. اودین با گرگ فنریر و ثور با مار میدگارد میجنگد، اثر یوهانس گرتس، ۱۹۰۳
بشریت نیز به طور کامل نابود نشده است. زن و مردی به نامهای لیف و رافتراسیر به معنای «زندگی» و «تلاش برای زندگی» با پنهان شدن در جنگلی به نام هادمیمیس هولت جان سالم به در میبرند. آنها با هم جهان را دوباره آباد میکنند. یک خورشید جدید، دختر خورشید قبلی، در آسمان طلوع خواهد کرد.
استورلسون این خدایان را کسانی توصیف میکند که جهان را احیا میکنند، بسیار شبیه به دنیای قدیمی. آنها یک آسگارد جدید را در مکانی به نام آیدوُوال ایجاد میکنند که رنگ جنگ به خود ندیده است. بهترین ساختمان آنجا گیملی است که سقفی از طلا دارد.
بسیار محتمل به نظر میرسد که این داستان احیا را استورلوسون گفته باشد که میخواست اسطوره نورس را با ایدههای مسیحی در مورد نجات و ظهور مجدد حضرت عیسی (ع) همسو کند. با این حال، وایکینگهای مشرک قبلی شاید بر این باور بودند که راگناروک پایان همه چیز خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام